مقدمه

یکی از موضوعاتی که قبل از این هم به آن در پست «گیت‌های منطقی که هنرمند هستند» اشاره شد هنر بواسته هوش مصنوعی یا به طور کلی به کمک الگوریتم‌های کامپیوتری است. به تازگی مطلب جدیدی را آقای جیسون بایلی در این رابطه منتشر کرده که چرا باید این نوع هنر عشق بورزیم. به علت اینکه دیدگاه کاملا هنری و تاریخی به این موضوع داشته و همچنین از مثال‌های زیبایی استفاده کرده من تصمیم گرفتم که این مطلب رو به صورت خلاصه یا ترجمه فارسی در وبلاگ منتشر کنم، سعی کنم اصالت متن رو رعایت کنم این مطلب به علت اینکه از مقدار معمولی پست‌های وبلاگ حجم بیشتری داشت در قالب چند پست وبلاگ منتشر می‌شود.

هنرهای قرن بیستم و ارتباطشان با هنر مولد

در ۵۰ سال گذشته جهان ما با سرعت وحشتناکی به سمت دیجیتال شدن پیش رفته است. هیچ سبک هنری نتوانسته است این زمان گذار را بهتر از هنر مولد (مولد به معنای ساخته شدن با کامپیوتر است) در برگیرد. هنر مولد از تمامی مزایای محاسبات بهره‌مند می‌شود. هنر مولد کارهای هنری زیبا و جذابی را تولید می‌کند که همان اصول و اهداف هنرمندان از ابتدای هنر مدرن را دنبال می‌کند.

هندسه، انتزاع و شانس از موضوعات مهم نه تنها هنر مولد بلکه تمامی هنرهای قرن بیستم بوده‌اند. به عنوان یک تاریخ‌شناس و یک هنرمند تازه‌کار در سبک هنر مولد من یک تاثیرپذیری شفافی در هنر مولد از کارهای پل سزان به صورت کلیدواژه‌های ادامه می‌بینم. شکسته شدن هندسه در کوبیسم تحلیلی، تاکید بر تکنولوژی، زیبایی‌شناسی ماشین و تولید مکانیزه شده از فوتوریسم و ساخت‌گرایی و سبک باوهاوس، معرفی خودمختاری و شانس در دادائیسم، فراواقع‌گرایی و اکسپرسیونیسم انتزاعی، زیبایی شناسی ضد تلقیح و هندسه پررنگ با انتزاع دارای مرزهای سخت، استفاده از الگوریتم‌های سول لویت و بقیه.


Group IV, No. 3. The Ten Largest, Youth - Hilma af Klint, 1907


Suprematist Composition - Kasimir Malevich, 1916


Circles in a Circle - Wassily Kandinsky, 1923


Highway and Byways - Paul Klee, 1928


Rotorelief 1 (Optical Disks) - Marcel Duchamp, 1935


Concentric Squares - Josef Albers, 1941


Study for Meschers - Ellsworth Kelley, 1951


Red Meander - Annie Albers, 1954


Burn - Bridget Riley, 1964


Wall Drawing 11 - Sol Lewitt, 1969

به چشم من اینها تاثیرگذاری در هنرمولد از روزهای اولیه تا امروز داشته‌اند. من تعجب می‌کنم که اکثریت دوست‌داران هنر، نسبت به هنر مولد بی‌تفاوتی می‌کنند و آنرا نامرتبط می‌بینند و بی علاقگی به آن نشان می‌دهند و حتی آنرا فاقد ارزش‌های لازم برای هنر دانستن می‌دانند.

هر نسلی ادعا می‌کنند که هنر مرده است، می‌پرسند که چرا میکل‌آنژ یا پیکاسو نداریم؟ تا که نسل‌ها بعد می‌فهمیم که این هنرمندان در کنار ما بوده‌اند. ما یک موقعیت منحصر به فرد داریم که از بهترین هنرمندان نسل‌مان که زنده هستند و کار می‌کنند تقدیر کنیم من سعی می‌کنم برای رسیدن به این ستایش آثار هنری، در این مقاله کمکی کرده باشم.

در ادامه دلایلی که باعث می‌شود شما معمولا با هنر مولد مشکل داشته باشید و موارد زیر را مرور می‌کنیم.

  • تعریف ساده‌سازی شده از هنر مولد
  • ایده‌های احمقانه‌ای که به جای هنرمند اعتبار به ماشین می‌دهد
  • ارائه برخی مثال‌های غیرفنی از هنر مولد
  • مرور برخی از هنرهای سازنده از سال ۱۹۶۰
  • به صورت برجسته به هنرمند‌های سبک هنر مولد و اثرهای هنری مورد علاقه من می‌پردازیم
  • بررسی می‌کنیم که چگونه ممکن است هنر مولد توجه عامه مردم را به خود جلب کند
در انتهای این بحث یا شما به هنرهای مولد علاقه‌مند می‌شوید یا دلایل بهتری برای عدم علاقه خواهید داشت.

مطلبی که خواندید اولین قسمت از سری مطالب «چرا به هنرهای مولد عشق بورزیم؟» است که در وبلاگ از زبان جیسون بایلی منتشر می‌شود، اگر تاکنون وبلاگ را دنبال نمی‌کردید می‌توانید از لینک‌های مختلف شبکه‌های اجتماعی وبلاگ را دنبال کنید و از انتشار قسمت‌های بعدی این مطلب باخبر شوید.